اومدم وبلاگ دیدم فرزانه باز خدا حافظی کرده ! مطمئنم اگه دیده بودمش دونه دونه موهاش رو می کندم تا این بچه بازیا رو فراموش کنه و بشینه بنویسه.
یه جا گفته دوست داره با فلانی حرف بزنه . می شه با فلانی راحت حرف زد . حرف زد و حرف زد. الان هر چقدر فکر می کنم توی هیچ دوره ای از زندگیم همچین آدمی نبوده. صدها آدم اومدن و رفتن ولی الان جز چنتا شون حتی دیگه اسمشون رو هم یادم نیست. چقدر خوبه داشتن همچین رفیقایی.
روزانه های آقای مهم...برچسب : نویسنده : mr-mohemo بازدید : 43